جدول جو
جدول جو

معنی پی ششم - جستجوی لغت در جدول جو

پی ششم(یِ شِ شُ)
پاپ مسیحی از سال 1775 تا سال 1799 میلادی وی نخست دست باصلاحاتی زد، اما بر اثر اختلافی که با امپراطور آلمان و جمهوری فرانسه یافت واستقامتی که در برابر دیرکتوار کرد بدست ژنرال برتیه توقیف شد. و بناپارت قسمتی از کشور وی و شهر رم راضبط کرد و او سرگردان به فرانسه رفت و آنجا بمرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
بی حیا، بی آزرم، پررو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیر چشم
تصویر پیر چشم
چشمی که بسبب کار بسیار فرسوده و پیر شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک ششم
تصویر یک ششم
یک جز از شش جز شش یک سدس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیل شرم
تصویر پیل شرم
زنی که شرم بزرگ دارد زنی که آلت وی کلان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
بریده شدن، رگ عرقوب است یا چهارپای دیگر قلم شدن: گرصد هزار سر بودت همچو بیدبن ور صد هزار دل بودت همچو کو کنار. پی گردد آن همه سر همچون سرقلم خون گردد آن همه دل همچون دل انار. (حسن غزنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قی چشم
تصویر قی چشم
آژیخ کیخ سلیک (گویش مازندرانی) کنه (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش چشم
تصویر پیش چشم
در منظر در مرای برابر دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حس ششم
تصویر حس ششم
پولاب ششم بینش
فرهنگ لغت هوشیار
خشمناک خشمگین غضبناک، پر توپ و تشر پرپر خاش. یا پر خشم بودن، خشمگین بودن غضبناک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر شرم
تصویر پر شرم
پر آزرم پر حیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس شام
تصویر پس شام
چیزی که روزه گیران پیش از بامداد خورند طعام سحری سحور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس شام
تصویر پس شام
سحری، غذای سحر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
وقیح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
Brazen, Immodest, Shameless, Unabashed, Unashamed, Unblushing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
effronté, immodeste, sans honte, sans vergogne
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دسر غذا و تنقلی که پس از شام صرف شود
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
หน้าด้าน , ไม่สมควร , ไร้ยางอาย , ไม่มีอาย , หน้าด้าน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
küstah, edebe aykırı, utanmaz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
뻔뻔한 , 버릇없는 , 뻔뻔한 , 뻔뻔한 , 부끄러워하지 않는 , 부끄러움 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
厚かましい , 下品な , 恥知らず , ずうずうしい , 恥知らずな , 恥知らずの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
חצוף , חַסְרֵי בּוּשָׁה , חַסְרֵי בּוֹשֶׁת , חצוף , חסר בושה , חסר בושה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
निर्लज्ज , अशिष्ट , निर्लज्ज , लज्जाहीन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
berani, tidak sopan, tak tahu malu, tidak malu, tak malu, tidak tahu malu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
jeuri, asiye na haya, aibu, mzembe, asiye na aibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
dreist, unbescheiden, schamlos, unverschämt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
brutaal, onbescheiden, schaamteloos
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
descarado, immodesto, sin vergüenza, desvergonzado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
sfacciato, immodesto, senza vergogna
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
descarado, imodesto, sem vergonha, desavergonhado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
厚颜无耻的 , 不拘礼的 , 无耻的 , 不知羞耻的 , 不害羞的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
bezczelny, bezwstydny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
нахабний , непристойний , безсоромний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
нахальный , нескромный , бессовестный , наглый , бесстыдный , бесстыдный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی شرم
تصویر بی شرم
ঔদ্ধত্যপূর্ণ , লজ্জাহীন , নির্লজ্জ , দুর্ধর্ষ , লজ্জাহীন
دیکشنری فارسی به بنگالی